من...
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۷ ق.ظ
حکایت من ، حکایت کسی است که عاشق دریا بود ، اما قایق
نداشت ... دلباخته سفر بود ، همسفر نداشت ...
حکایت کسی است که زجر کشید ، اما ضجه
نزد ...
زخم
داشت و ننالید... گریه کرد ، اما اشک نریخت ...
حکایت من ، حکایت چوپان بی گله
وساربان بی شترست !
حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد ، تا همه صداها را بشنود.....
- ۹۴/۰۷/۰۴
- ۲۹۴ نمایش